مدرسه علمیه زینبیه فارسان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   



این وبلاگ جهت ارائه مطالب واخبار فعالیت های مدرسه زینبیه (س) راه اندازی شده است.




جستجو






موضوعات

  • "همه"
  • # انسان 250 ساله
  • # فضا سازی
  • # مسابقه
  • # نمایشگاه کتب پژوهشی
  • # هفته پژوهش
  • #HIV
  • #بازدید کتابخانه
  • #بروز رسانی نمایشگاه مدرسه
  • #بسیج طلاب
  • #بصیرت 9 دی
  • #بصیرت 9 دی
  • #تعامل حوزه با دانشگاه
  • #تودیع و معارفه
  • #جشن میلاد
  • #رازماندگاری_انقلاب
  • #رایزنی با دانشگاه پیام نور
  • #سخنرانی
  • #سردار آسمانی
  • #سردار قهرمان
  • #سطح بندی
  • #صبحانه سالم
  • #طرح مقاله نویسی بصیرت فاطمی
  • #معرفی کتاب
  • #میلاد حضرت زینب سلام الله علیها
  • #نشریات دانشگاه
  • #نشست بصیرتی
  • #نشست پژوهشی
  • #نه دی
  • #نه دی
  • #نهضت سواد آموزی
  • #هفته پژوهش
  • #هفته پژوهش
  • #هفته پژوهش
  • #هفته پژوهش
  • #هفته پژوهش
  • #هفته پژوهش
  • #هفته پژوهش رایزنی
  • #هم اندیشی
  • #وحدت حوزه و دانشگاه
  • #ولادت امام محمدتقی
  • #پاسخگو
  • #پویش طلایی
  • #کارگاه
  • #کارگاه
  • #کارگاه علل و عوامل طلاق در طلاب
  • #گارگاه آموزشی
  • #یلدا
  • #یلدای انتظار
  • #یلدای کریمانه
  • 25رجب
  • آموزش پاور پوینت
  • آموزش کامپیوتر
  • اجلاس
  • اجلاسیه
  • اجلاسیه
  • اجلاسیه
  • اجلاسیه
  • اخلاقی
  • اربعین
  • اردو
  • اردو علمی
  • اردوی جهادی زینبیون
  • اعلام پیروزی
  • افتتاحیه
  • امام جواد علیه السلام
  • امام جواد علیه لسلام
  • امام زمان
  • انتخابات
  • اهداءکتاب
  • اهداءکتاب
  • ایران تسلیت
  • بازدید پژوهشی
  • بدون موضوع
  • بروشور
  • بروشور
  • بسیج
  • بصیرت انتخابات
  • تبلیغی
  • ترفند word,...
  • تلنگر
  • تولید ماسک
  • توهین به مقدسات
  • جشنواره
  • جشنواره
  • جلسه
  • جلسه دفاعیه
  • جملات ناب کاربردی
  • جهاد تبیین
  • حجت الاسلام عارفی
  • حجت الاسلام وافی
  • حدیث
  • حرفهای خودمانی
  • خنده حلال
  • دارالذکر-مقرکتاب
  • داستانک
  • دانلودرایگان
  • دشمن داخلی
  • دفاعیه
  • دلنوشته
  • دهه فجر
  • دهه فجر
  • راهپیمایی هفته بسیج و حمایت از نظام
  • رحلت حضرت معصومه س
  • رفیق شهید
  • رهبر انقلاب
  • رونق تولید .آقا
  • سالروز ازدواج حضرت علی و فاطمه سلام الله علیهما
  • سخنرانی
  • سردار حاجی زاده
  • سردار سلیمانی
  • سفیر کوثرنت
  • سیاست
  • سیر مطالعاتی
  • سیر مطالعاتی
  • شبهای قدر
  • شهید آیت الله دستغیب
  • شهید خدمت
  • شهیدانه
  • صحیفه سجادیه
  • صداوسیما
  • طرح کتابخوانی
  • طلبگی
  • ظهور
  • عیدالله الاکبر-عید غدیر
  • غدیر علوی
  • فاطمیه
  • فتنه
  • فرزند آوری
  • فرهنگی
  • فضای مجازی
  • فعالیت بسیجی
  • فعالیت هفته کتاب
  • ماه رجب
  • ماه شعبان
  • ماه شعبان
  • ماه مبارک رمضان
  • ماهنامه
  • ماهنامه تسنیم
  • مجلس انقلابی
  • محرم
  • مسابقه
  • مسابقه
  • مسابقه
  • مسابقه
  • مسابقه
  • مستند
  • معرفی کتاب
  • معرفی کتاب
  • مناجات
  • مناسبتی
  • مهارت آموزی
  • مهارت آموزی پژوهشی
  • مولود کعبه
  • میلاد امام حسن عسکری ع
  • میلاد امام صادق
  • میلاد حضرت زهرا
  • میلاد پیامبر (ص)
  • نشریه
  • نشریه تسنیم
  • نشست
  • نمایشگاه
  • نمایشگاه
  • نمایشگاه کتاب
  • نکات اخلاقی
  • نیمه شعبان ولادت امام زمان عج
  • هفته بسیج
  • هفته عفاف و حجاب
  • هفته وحدت
  • هفته پژوهش
  • هفته کتاب
  • هم اندیشی
  • همایش
  • همایش
  • ولادت
  • ولادت امام علی
  • ویژه نامه
  • ویژه نامه
  • پاورمناسبتی
  • پذیرش حوزه ه علمیه
  • پرسش وپاسخ
  • پویش
  • پژوهش
  • پژوهشی
  • کارگاه
  • کارگاه آموزش نرم افزار نور
  • کارگروه پژوهشی
  • کارگروه پژوهشی
  • کانون
  • کتاب
  • کتابخانه
  • کرسی آزاد اندیشی
  • کلیپ
  • گام بیانیه
  • یادواره شهدا




  • آمار

  • امروز: 27
  • دیروز: 415
  • 7 روز قبل: 1281
  • 1 ماه قبل: 1964
  • کل بازدیدها: 116207




  • کاربران آنلاین

  • avije danesh
  • فهیمه شکاری گیسی





  • جستجو





    رتبه





    اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ

    TOOLS SALAVAT



      حدیث عشق (شهادت امیرالمومنین علیه السلام)   ...
    حدیث عشق (شهادت امیرالمومنین علیه السلام)

    حدیث عشق

    حضرت امیر المومنین امام علی علیه السلام می فرمایند :
    مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّهِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزایا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ.
    از گنج‌های بهشت نیکی کردن و پنهان نمودن کار [نیک]و صبر بر مصیبت‌ها و نهان کردن گرفتاری‌ها (یعنی عدم شکایت از آنها) است.
    ~*~*~*~*~
    یا اَسْرَى الرَّغْبَةِ، اَقْصِرُوا، فَاِنَّ الْمُعَرِّجَ عَلَى الدُّنْیا لایَرُوعُهُ مِنْها اِلاّ صَریفُ اَنْیابِ الْحِدْثانِ. اَیُّهَا النّاسُ، تَوَلَّوْا مِنْ اَنْفُسِکُمْ تَأْدیبَها، وَ اعْدِلُوا عَنْ ضَراوَةِ عاداتِها
    اى اسیران هوا و هوس، آرزو‌ها را کوتاه کنید، زیرا مردم دلبسته به دنیا را، جز صداى دندان‌هاى حوادث، از این دنیا نمى‌ترساند، اى مردم، خودتان عهده‌دار ادب کردن خود شوید و نفس را از جرأت بر عادات هلاک‌کننده بازگردانید.

    ادامه »

    موضوعات: مناسبتی  لینک ثابت



    [دوشنبه 1400-02-13] [ 06:07:00 ب.ظ ]





      فضائل و عظمت شبهای قدر   ...
    فضائل و عظمت  شبهای قدر

    فضائل و عظمت  شبهای قدر

    «شب قدر» شبی است که در آن قرآن بر پیامبر عظیم الشأن اسلام نازل شده است و فضیلت عبادت در این شب از تمام شبها بیشتر است. در این شب مقدرات یک سال انسان معین می گردد. از با فضیلت ترین اعمال در چنین شبی «احیاء» می باشد که به معنای پاس داشتن یک شب تا صبح است. پس جا دارد که در چنین شبی انسان از اعمال زشت خود استغفار نماید چرا که شب توبه است و خداوند در آن بندگانش را مورد اکرام خاص خود قرار می دهد. لسان الغیب سروده است:

    چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
    آن شب قدر که این تازه براتم دادند
    هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
    که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
    بر آنیم تا دراین مقاله به بررسی فضیلت این شب بزرگ در آیات، روایات و سیره علما بپردازیم.

    شب قدر در آینه آیات قرآن
    به جرئت می توان گفت برجسته ترین آیات قرآن در مورد شب قدر و فضیلت آن که است که خداوند متعال می فرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. و از شب قدر چه آگاهت کرد. شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است. در آن شب فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان برای هر کاری که مقرر شده است فرود می آیند. آن شب تا دم صبح صلح و سلام است».

    از جمله دلایل فضیلت شب قدر بلکه والاترین جنبه فضیلت آن نزول قرآن کریم در این شب می باشد که به صورت یک باره بر قلب مقدس پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) نازل گردید و در بقیه عمر مبارک ایشان به صورت تدریجی انجام گرفت. قرآن کریم یکی از علل فضیلت ماه رمضان را همین معنا برشمرده و می فرماید: (شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان)؛ «ماه رمضانی که قرآن را در آن فرو فرستادیم؛ کتابی که مردم را راهبر و متضمن دلایل آشکار هدایت و میزان تشخیص حق از باطل است».

    قرآن کریم علت دیگر فضیلت این شب بزرگ را تعیین مقدرات انسان قلمداد نموده و می فرماید: (انّا انزلناه فی لیلة مبارکة انّا کنّا منذرین - فیها یفرق کل امر حکیم)؛ «ما قرآن را در شبی فرخنده نازل کردیم؛ زیرا که هشدار دهنده بودیم. پس در آن شب هر کاری محکم و استوار می شود».

    شب قدر در آینه روایات معصومین

    وجه تسمیه شب قدر
    نوعاً در ادبیات دینی ما هر یک از آموزه های اسلامی دارای وجهی برای نام گذاری است و تسمیه آن برخاسته از یک ویژگی یا یک علقه معنایی است که بین اسم و معنای آن وجود دارد. به عنوان نمونه احادیث نسبتاً زیادی در مورد وجه تسمیه «رمضان» وجود دارد. پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در حدیثی فرمود: (انما سمی الرمضان لانّه یرمض الذنوب)؛ «رمضان رمضان نامیده شد که گناهان را از بین می برد». نیز در جایی دگر فرمود: (سمّی الرمضان لشدة الحرّ)؛ «از آن رو رمضان به خاطر شدت گرما رمضان نامیده شد.». در مورد نام گذاری شب قدر نیز امام رضا (علیه السلام) فرموده است: «ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل گشته است و در این ماه به پیامبر(صلی الله علیه و آله) وحی شده و در آن شب قدر است؛ شبی که از هزار ماه بالاتر است. در آن شب هر کاری محکم و برقرار می شود و مسائلی که در طول سال از نیکی و بدی، سود و زیان، روزی و زندگی و مرگ وجود دارد رقم زده می شود و به همین جهت است که «قدر» نامیده شده است».

    برتری بر هزار ماه
     
    آن گونه که به نحو اشاره گذشت و در آیات قرآن نیز بدان اذعان شده است شب قدر از هزار ماه برتر می باشد. پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) دراین زمینه می فرماید: (قد جاءکم شهر رمضان مبارک شهر فرض اللّه علیکم صیامه تفتح فیه ابواب الجنان و تُغَلُّ فیه الشیاطین فیه لیلة القدر التی خیر من الف شهر من حُرمها فقد حُرم)؛ «ماه رمضان فرا رسیده ماهی با برکت که خدا روزه اش را بر شما واجب گردانید. درهای بهشت در این ماه باز می شود و شیاطین در غل و زنجیرند در این ماه شب قدر است که فضیلت آن از هزار ماه بیشتر است. در حقیقت محروم کسی است که از برکات آن شب محروم باشد».

    آثار شب قدر
    شب قدر بهترین فرصت برای طلب بخشش و آمرزش گناهان از خداوند است و پروزدگار در این شب عنایت ویژه ای به بندگان خود دارد و در واقع آن را بهانه ای جهت آمرزش بندگان خود قرار داده است. پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در روایتی وجود شب قدر را غایت لطف خدا به امت خویش برشمرده، می فرماید:

    «به امت من در ماه رمضان پنج چیز داده شده که به امت هیچ پیغمبری پیش از من داده نشده است. اما عطای اول: هر گاه شب اول ماه رمضان فرا رسد خداوند به سوی بندگان نظر می کند و کسی که خدا به او نظر کرده تا ابد عذاب نمی شود. دوم: بوی بد دهان آنان که در نزد خدا شب زنده داری می کنند خوشبوتر از بوی مشک می شود. سوم: ملائکه برای ایشان در شب و روز استغفار می کنند. چهارم: همانا خداوند عزوجل بهشت خویش را امر می کند که استغفار کند و تزیین شود برای بندگان. پس چه نزدیک است که سختیهای دنیا آنها را در خود فرو برد و می روند به سوی بهشت و کرامت من. پنجم: پس هر گاه شب آخر فرا رسد خداوند همه بندگان را می آمرزد.

    مردی گفت: یا رسول اللّه در شب قدر؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: مگر نمی دانی که کارگران هر گاه کارشان تمام شود، مزد به آنها می دهند».

    هم چنین روزه داران در دعای روز قدر به درگاه خدا دست بلند کرده و می خوانند: (اللهم ارزقنی فیه فضل لیلة القدر و صیّر اموری فیه من العسر الی الیسر و اقبل معاذیری و حطّ عنّی الذنب و الوزر یا رئوفا بعباده الصالحین)؛ «بار خدایا! فضل شب قدر را در این روز بر من روزی کن و کارهایم را از سختی به آسانی وا گردان و عذرم را بپذیر و گناهانم را بریز ای مهربان به بندگان نیکوکار».

    علامت شب قدر
    اگر چه در مورد شب قدر سؤالهایی وجود دارد و به طور مشخص معلوم نیست که دقیقاً چه شبی از سال می باشد اما در بین سه شب قدری که وجود دارد احتمال شب سوم بیشتر است. در مورد نشانه های شب قدر و تفاوت آن با دیگر شبهای سال نیز روایاتی وجود دارد. محمد بن مسلم می گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره علامت شب قدر پرسیدم، فرمود: «علامت شب قدر این است که بوی خوش از آن پخش می شود. اگر در سرمای زمستان باشد گرم و ملایم و اگر در گرمای تابستان باشد خنک و معتدل و نیکو خواهد بود». امام صادق (علیه السلام) نیز در روایت دیگری روز آن را از نظر لطافت آب و هوایی مانند شبش دانسته و می فرماید: (لیلة القدر فی کل سنة و یومها مثل لیلتها)؛ «شب قدر در هر سالی هست و روز آن مانند شبش نیکوست».

    در خواست های شب قدر
     
    در برخی از مواقع هنگامی که فرد مسلمان با یک موقعیت زمانی یا مکانی ویژه جهت استجابت دعا واقع می شود زبانش از بیان خواسته ها قاصر مانده و نمی داند از خالق خویش چه بخواهد. این مسئله دلایل گوناگونی می تواند داشته باشد. گاه از فرط نشاط و بساطت روح است، گاه از درک بزرگی توفیقی است که نصیبش شده که حتی در بین انبیا نیز دیده می شود. سئوال حضرت موسی (علیه السلام) در این شب عزیز از خداوند از این نوع است

    او به خدای خود عرضه داشت:

    «خدایا! می خواهم به تو نزدیک شوم. فرمود: قرب من برای کسی است که شب قدر بیدار باشد. گفت: خدایا! رحمتت را می خواهم. فرمود: رحمتم از آن کسی است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند. گفت: خدایا! جواز گذشتن از پل صراط را می خواهم. فرمود: آن از آن کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد. گفت: خدایا! از درختان و میوه های بهشتی می خواهم. فرمود: آنها برای کسی است که در شب قدر مرا به پاکی یاد کند. گفت: خدایا! رهایی از آتش جهنم را می خواهم. فرمود: آن برای کسی است که از گناهانش در شب قدر استغفار کند. گفت: خدایا! خشنودی تو را می خواهم. فرمود: خشنودی من از آن کسی است که در شب قدر دو رکعت نماز بخواند».

    در برخی موارد نیز فرد به راستی نمی داند که در این موقعیت بزرگ چه چیز از خدای خود بخواهد. در این زمینه روایتی وجود دارد که پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) صریحاً مشخص فرمود که در شب قدر باید از خدا چه چیزی خواست.

    (قیل للنبی(صلی الله علیه و آله)انْ اردکت لیلة القدر فما اسأل ربی؟ قال(صلی الله علیه و آله): العافیة؛ از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) سؤال شد که اگر شب قدر را درک کردیم از خدا چه بخواهم؟

    فرمود: سلامتی بخواهید».

    عظمت شب قدر در سیره معصومان (علیهم السلام)
    روزی شخصی خدمت یکی از حضرات معصومان (علیهم السلام) سخن از شبهای مبارک رمضان و لیالی قدر به میان می آورد و از فضیلت آن را از حضرت سؤال می کند. حضرت شروع به شمردن خصایص و فضایل شب قدر می نماید. شخصی در مجلس حضور داشت و با شنیدن آن آه حسرتی کشید که چرا شب قدر را به غفلت گذرانیده است.

    حضرت به او رو کرد و فرمود: «پاداش تو از همه آن کسانی که دیشب (شب قدر) را تا صبح بیدار بودند و عبادت کردند بیشتر است؛ زیرا در آن شب تو آب نوشیدی و یاد از لب تشنه ابا عبداللّه کردی و گفتی: سلام بر حسین و لعنت بر قاتلان او. همین مسئله سبب شد که بهترین عبادت را در نامه عملت بنویسند».

    یک داستان
     
    «عبداللّه نیشابوری» می گوید: بین من و «حمید بن قحطبه» رفافتی بود. در ماه رمضان روزی از نیشابور به طوس رفتم. حمید بن قحطبه که حاکم طوس بود از آمدن من با اطلاع شد و شبی از شبهای قدر ماه رمضان، مرا به خانه خود دعوت نمود. قبل از افطار به خانه او رفتم. وقتی که وارد شدم دیدم برای پذیرایی از من سفره ای انداخت و غذایی آماده کرد. من تعجب کردم. حمید به من غذا تعارف کرد و من به او گفتم: من نه مریض هستم، نه مسافر و نه علیل و بی جهت روزه خود را باز نمی کنم. از او پرسیدم چرا او روزه نمی گیرد. امیر شروع به گریه نمود. من تعجب کردم و علّت گریه او را پرسیدم. او گفت:

    وقتی که هارون الرشید در طوس بود، شبی مرا طلبید. نزد او رفتم و دیدم که خشمگین ایستاده و شمشیر برهنه ای در دست اوست. به من گفت: اطاعت تو از من چقدر است؟ جواب دادم: با نفس و مال از تو حمایت می کنم. آن گاه مرا مرخص نمود. هنوز بیرون نرفته بودم که مجدداً مرا خواست و با همان حالت بلکه خشمگین تر همان سؤال را از من پرسید. من گفتم: من با جان و مال و اهل و اولاد از تو اطاعت می کنم. سپس اذن مراجعت به من داد.

    وقتی که به منزل خود رسیدم غلامش را دنبالم فرستاد و گفت: خلیفه تو را فراخوانده است. برای بار سوم به دربار رفتم و او باز همان سؤال را از من کرد. من برای رضای خاطر و اطمینان او گفتم: من با جان و مال و فرزندان و دینم از تو حمایت می کنم. این را که گفتم خندید و به من گفت: این شمشیر را بگیر و هر جا که این غلام رفت برو و هر چه به تو امر کرد، امر من است.

    غلام مرا با خود به زندانی برد که در یکی از سیاه چالهای مخوف آن بیست نفر از سادات علوی زندانی بودند. از موهای بلند آنان معلوم بود که مدت زیادی است که زندان هستند. غلام رو به من کرد و گفت: فرمان امیرالمؤمنین این است که این بیست نفر را گردن بزنی. من هم اطاعت کردم و آنها را یک به یک گردن زدم و او بدن آنها را در میان چاهی انداخت. سپس به سیاه چالی دیگر رفتیم که در آنجا نیز بیست نفر از سادات بنی الزهرا زندانی بودند که همگی لاغر و نحیف شده بودند. غلام به من رو کرد و گفت: دستور خلیفه این است که اینها را هم گردن بزنی. اطاعت کردم و آنها را نیز گردن زدم و غلام دوباره بدنهای آنها را به چاه انداخت.

    بعد به سیاه چال تاریک دیگری رفتیم که در آن نیز بیست زندانی از سادات وجود داشت و مأمور شدم که آنها را نیز بکشم. اما نفر آخر پیرمردی بود که بدن لاغر و موهای بلندی داشت. وقتی خواستم او را بکشم به من گفت: مرگ بر تو ای رو سیاه! فردای قیامت جواب جدم علی و مادرم فاطمه را چه خواهی داد؟ بدنم لرزید اما بالاخره او را هم کشتم و غلام بدنش را به چاه انداخت. حالا تو بگو دیگر نماز و روزه و شب زنده داری به درد من می خورد؟».

    احیاء و شب قدر در سیره علماء و بزرگان
    حاج محمد ابراهیم کلباسی«ره»
    آورده اند که «حاج محمد ابراهیم کلباسی» که از معاصران «میرزای قمی» و «سید شفتی» و از شاگردان «بحر العلوم» و… بود شب قدر را با عبادت ادراک می کرد؛ زیرا مدت یک سال هر شب را تا صبح عبادت می کرد و معلوم است که شب قدر از شبهای سال بیرون نیست.

    آقا سید علی صاحب ریاض«ره»
     
    «صاحب ریاض» در راه علم محنت بسیار کشید. مشهور است که آن جناب علم را به گریه و زاری و مناجات از درگاه باری تعالی تحصیل نموده؛ زیرا ظاهراً مدّت تحصیلش آن قدر نبود که بتوان به این مرتبه بلند رسید و می گویند وی شبهای جمعه را تا صبح احیاء می کرد و به عبادت خداوند متعال مشغول بود.

    ملا محمد تقی برغانی«ره»
    در احوال ایشان چنین نوشته اند: «عبادت آن جناب چنان بود که همیشه به خصوص در شبهای ماه مبارک رمضان از نصف شب تا طلوع صبح صادق به مسجد خود می رفت و تا صبح به مناجات و ادعیه و تضرع و زاری و تهجد اشتغال داشت و مناجات «خمس عشرة» را از حفظ می خواند و بر این روش و شیوه پسندیده استمرار داشت تا همان شب که شربت شهادت نوشید. مکرر در فصل زمستان دیده می شد که در پشت بام مسجد خود در حالی که برف به شدت می بارید در نیمه شب پوستینی بر دوش و عمامه ای بر سر داشت و مشغول تضرع و مناجات بود و با حالت ایستاده و دستها را به سوی آسمان بلند کرده تا اینکه برف سراسر قامت مبارکش را از سر تا پا سفیدپوش می کرد».

    آقا سید صدر الدین عاملی اصفهانی«ره»
     
    مرحوم «شیخ عباس قمی» در شرح حال این عالم بزرگوار می نویسد: «… این سید جلیل، بَکّاء و کثیرالمناجات بود. نقل شده که شبی از شبهای قدر داخل حرم امیر مؤمنان (علیه السلام) شد. بعد از زیارت، نشست پشت سر ضریح مقدس و شروع کرد به خواندن دعای «ابوحمزه ثمالی». همین که شروع کرد به کلمه «الهی لا تؤدبنی بعقوبتک» گریه او را فرا گرفت و پیوسته این کلمه را مکرر کرد و گریه کرد تا غش کرد و او را از حرم مطهر بیرون آوردند».

    منبع : حوزه نت

    التماس دعا

    موضوعات: مناسبتی  لینک ثابت



    [شنبه 1400-02-11] [ 10:27:00 ق.ظ ]





      (راه های پیشگیری از انحراف عقیده جوانان با توجه به شرایط کرونا) خلاصه نشست بر خط سیما   ...
    (راه های پیشگیری از انحراف عقیده جوانان با توجه به شرایط کرونا) خلاصه نشست بر خط سیما


    #پژوهش✨
    #نشست_برخط_سامانه_سیما .
    با موضوع

    راه های پیشگیری از انحراف عقیده جوانان با توجه به شرایط کرونا و تعطیلی هیئات و مساجد.
    خلاصه مبحث که توسط حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای ملک پور امام جمعه محترم شهرستان فارسان تهیه گردید و برای مدرسه ارسال شد .تقدیم حضورتان می گردد.
    ?@zeynabiyon

    ادامه »

    موضوعات: مناسبتی, نشست  لینک ثابت



    [یکشنبه 1400-02-05] [ 05:02:00 ب.ظ ]





      جزءخوانی مجازی   ...
    جزءخوانی مجازی

    *سلام عليكم*?
    *این یک قرآن کامل، همراه با صدا و تصویر هدیه ای بسیار با ارزش، برای شما بزرگواران …*
    *http://www.parsquran.com/book*
    *برای این مجموعه زحمات زیادی کشیده شده*
    *لطفا جهت همه گیری این هدیه گرانبها و استفاده هر چه بیشتر از آن، تا می توانید باز نشر دهید.*
    نشر صدقه ی جاریه برسد به روح همه ی اموات
    ?التماس دعا?

    موضوعات: مناسبتی  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 05:22:00 ب.ظ ]





      استقبال ماه مبارک( فضائل ماه مبارک رمضان)   ...
    استقبال ماه مبارک( فضائل ماه مبارک رمضان)

    فضائل ماه رمضان

    ماه مبارک رمضان ماه بندگی و عبادت و ماه بهار قرآن است.ماهی است که بنابر فرموده نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم درآن به میهمانی خداوند دعوت شده ایم.
    برهرانسان عاقلی است که فرصتهای بی نظیر این ماه راغنیمت شمردوبرای سفردشواروطولانی آخرتش توشه برگیرد.بسیاری از اعمالی که دراین ماه موردسفارش معصومین علیهم السلام است ،درعین داشتن ثواب فوق العاده مشقتتی ندارد و وقت چندانی نمی گیرد.

    گرچه ذکر تمام فضائل ماه مبارک رمضان از حوصله این مقال خارج است؛ ولی پرداختن و ذکر برخی از فضائل آن از نظر قرآن و روایات اسلامی خالی از لطف نیست.

    برترین ماه سال

    ماه مبارک رمضان به جهت نزول قرآن کریم در آن و ویژگی های منحصری که دارد در میان ماه های سال قمری برترین است؛ قرآن کریم می فرماید: «ماه رمضان ماهی است که قرآن برای هدایت انسان ها در آن نازل شده است.

    پیامبر گرامی(ص) درباره ماه رمضان می فرماید: «ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما روی آورد، ماهی که نزد خدا از همه ماه ها برتر و روزهایش بر همه روزها و شب هایش بر همه شب ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهی است که شما در آن به میهمانی خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته اید، نفس های شما در آن تسبیح و خوابتان در آن عبادت، عملتان در آن مقبول و دعایتان در آن مستجاب است…. بهترین ساعاتی است که خداوند به بندگانش نظر رحمت می کند.»…

    2.نزول کتب آسمانی در این ماه

    تمام کتب بزرگ آسمانی مانند: قرآن کریم، تورات، انجیل، زبور، صحف در این ماه نازل شده است. حضرت امام صادق(ع) می فرماید: «کل قرآن کریم در ماه رمضان به بیت المعمور نازل شد، سپس در مدت بیست سال بر پیامبر اکرم(ص) و صحف ابراهیم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجیل در روز سیزدهم ماه رمضان و زبور در روز هیجدهم ماه رمضان نازل شد.»

    3.توفیق روزه

    در ماه رمضان خداوند متعال توفیق روزه داری را به بندگانش داده است؛ «پس هر که ماه [رمضان] را درک کرد، باید روزه بگیرد.»

    انسان افزون بر جنبه مادی و جسمی، دارای بُعد معنوی و روحی هم هست و هر کدام در رسیدن به کمال مطلوب خود، برنامه های ویژه را نیاز دارند، یکی از برنامه ها برای تقویت و رشد بُعد معنوی، تقوا و پرهیزگاری است؛ یعنی اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنوی رشد و پرورش دهد و به طهارت و کمال مطلوب برسد، باید هوای نفس خود را مهار کند و موانع رشد را یکی پس از دیگری بر دارد و خود را سرگرم لذت ها و شهوات جسمی نکند. یکی از اعمالی که در این راستا مؤثر و مفید است روزه داری است، قرآن کریم می فرماید: «… ای افرادی که ایمان آورده اید! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه که بر پیشینیان از شما نوشته شده، تا پرهیزگار شوید.»

    موضوعات: مناسبتی  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1400-01-18] [ 09:45:00 ق.ظ ]





      مناجات با امام زمان (مدیحه سرایی)   ...
    مناجات با امام زمان (مدیحه سرایی)

    مدیحه سرایی و مناجات خوانی حاج محمود کریمی

    موضوعات: مناسبتی  لینک ثابت



    [یکشنبه 1400-01-15] [ 08:09:00 ق.ظ ]





      مناقب حضرت عباس(برای نسل امروز )   ...
    مناقب حضرت عباس(برای نسل امروز )

    جمال حق ز سر تا پاست عباس

    به یکتایی قسم، یکتاست عباس

    خدا داند که از روز ولادت

    امام خویش را می خواست عباس

    علم در دست، مشک آب بردوش

    که هم سر دار و هم سقاست عباس

    نه در دنیا بود باب الحوائج

    شفیع خلق در عقباست عباس

    هنوز از تشنه کامان شرمگین است

    ببین در علقمه تنهاست عباس

    اگرچه زاده ام البنین است

    ولیکن مادرش زهراست عباس

    حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در روز چهارم شعبان سال 26 ه . ق (1) در مدینه منوره دیده به جهان گشود .

    پدر بزرگوارش علی بن ابی طالب قنداقه او را در بغل گرفت و پس از خواندن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ، نام او را عباس گذارد .

    مادر بافضیلتش فاطمه معروف به «ام البنین » دختر حزام بن خالد کلابی بود . (2)

    واژه «عباس » از نظر لغوی به معنای «بسیار ترش رو» است . و یا به معنای شیری که شیران دیگر از او فرار کنند . (3) انتخاب این نام نشان دهنده توان، قدرت، شجاعت و صلابت آن بزرگوار است . لذا مورخان نوشته اند «سماه امیرالمومنین علیه السلام بالعباس لعلمه بشجاعته وسطوته و صولته وعبوسته فی قتال الاعداء وفی مقابلة الخصماء; علی علیه السلام او را به این خاطر عباس نامید که به شجاعت، قدرت، صلابت و شهامت او در جنگ با دشمنان و در رویارویی با جنگجویان آگاهی داشت .» (4)

    گاهی هم حضرت امیر علیه السلام قنداقه عباس را می گرفت، آستین او را بالا می زد و بازوانش را می بوسید و گریه می کرد و می فرمود: «دستهای او در راه یاری برادرش حسین قطع می شود .» (5)

    حضرت عباس القاب مختلفی دارد که هر یک بیانگر بخشی از مقام، عظمت و سجایای اخلاقی اوست . «ممقانی » شانزده لقب برای او برشمرده است; مانند:

    1 . ابوالفضل; یعنی پدر فضایل (و یا او پسری به نام فضل داشت) ;

    2 . ابوالقربه; که سقا و آبرسان بود;

    3 . قمر بنی هاشم; چون دارای چهره ای زیبا بود . صاحب مقاتل الطالبین می نویسد:

    «عباس، زیبا و نیک منظر بود، وقتی بر اسبی درشت هیکل سوار می شد، پاهایش به زمین کشیده می شد و به او قمر بنی هاشم می گفتند!» (6)

    استاد مرتضی مطهری می گوید:

    «عباس اندامی بسیار بلند و قامتی رشید و زیبا داشته که امام حسین علیه السلام از نگاه کردن به او لذت می برد .» (7)

    4 . عبد صالح (بنده شایسته) ;

    5 . المواسی (ایثارگر) ;

    6 . الفادی (فداکار) ;

    7 . الحامی (حمایت کننده) ;

    8 . الواقی (نگهبان و محافظ) ;

    9 . الساعی (تلاشگر) ;

    10 . باب الحوائج (وسیله برآمدن حاجات) ;

    11 . حامل اللواء (پرچمدار) ;

    و …

    عباس با لبابه دختر عبید الله بن عباس (پسر عموی پدرش امام علی علیه السلام) ازدواج کرد و از او دو فرزند به نام عبیدالله و فضل (8) داشت .

    و اکنون در این نوشتار به بهانه تولد آن حضرت در چهارم شعبان که «روز جانباز» نیز نامیده شده است، بر آنیم تا گوشه هایی از فضایل و اوصاف آن حضرت را که می تواند الگو و اسوه ما باشد تقدیم شما خوانندگان گرامی مخصوصا جانبازان عزیز کنیم:

    الف) طاعت و بندگی
    آنچه بیشتر از چهره حضرت عباس در ذهنها به تصویر کشیده شده و زبانها گویای آن است شجاعت اوست و حال آنکه قبل از همه چیز آن حضرت یک بنده سراپا تسلیم الهی است، و تمام عظمتها و ارزشهای او زیر سایه همین بندگی و اطاعت محض الهی قرار دارد که به نمونه هایی اشاره می کنیم:

    1 . بنده صالح خدا: امام صادق علیه السلام این لقب گران سنگ را به او داد; چنان که در زیارتنامه آن حضرت می خوانیم:

    «السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله … ; سلام بر تو ای بنده صالح و فرمان بر خدا .» (9)

    2 . آثار سجده بر پیشانی: قرآن یکی از نشانه های بندگان مخلص خدا را آثار سجده در پیشانی آنها می داند:

    «سیماهم فی وجوههم من اثر السجود» ; (10) «نشانه های آنها در صورتهایشان بر اثر سجده های زیاد [در پیشگاه الهی نمایان] است .»

    و حضرت عباس این گونه بود; در تاریخ می خوانیم:

    «وبین عینیه اثر السجود; [در پیشانی] و بین چشمان او اثر سجده [نمایان] بود .» (11)

    نقل شده که روی قاتل عباس که از طایفه «بنی دارم » بود، سیاه شده بود . علت را از او پرسیدند . گفت: «من مردی را که در وسط پیشانی او اثر سجده بود کشتم که نامش عباس بود .» (12)

    و جعفر نقدی درباره او چنین می گوید: «وهو من عظماء اهل البیت علما وورعا ونسکا وعبادة; او از بزرگان اهل بیت است از نظر دانش و پارسایی و نیایش و عبادت .» (13)

    این ویژگی عباس برای تمامی شیعیان درس بزرگی است تا بندگی خدا را در راس همه کارهای خود قرار دهند و راز و نیاز و عبادتهای شبانه و سجده های طولانی برای خدا را در زندگی خویش هرگز فراموش نکنند .

    بسوزان دلی را که سوزی ندارد

    سحر کن شبی را که روزی ندارد

    الهی به آن سر که شور تو دارد

    به آن دل که در سینه، نور تو دارد

    به شوق شهیدان در خون تپیده

    به اشک یتیمان محنت کشیده

    به نام عزیزی که نام از تو دارد

    به ملک ولایت، مقام از تو دارد

    چنان کن که شرمنده، فردا نباشم

    سرافکنده در پیش زهرا نباشم

    ب) ولایت مداری و امام شناسی:
    از ویژگیهای مهم حضرت عباس امام شناسی و اطاعت مطلق از امامان خویش بود .

    پس از شهادت پدر بزرگوارش امام علی علیه السلام ودایع امامت و مقام ولایت تامه به امام حسن مجتبی علیه السلام سپرده شد . عباس با جان و دل، فرمان بردار و مطیع بی چون و چرای برادر و امام خود بود . وقتی امام حسن علیه السلام مجبور شد با معاویه صلح کند و مورد طعن و شماتت «یا مذل المؤمنین; ای خوارکننده مؤمنان » قرار گیرد، حضرت عباس بیش از پیش همراه و در رکاب امام خویش بود، و با شمشیر برهنه مانند یک سرباز جانباز از برادر و امام خویش محافظت می کرد . در مراسم تشییع آن حضرت که جنازه را تیرباران کردند، بر حضرت عباس خیلی گران آمد و اگر دستور امام و برادرش حضرت حسین علیه السلام نبود، از یکایک آنان انتقام می گرفت .

    بعد از شهادت امام حسن علیه السلام همواره در خدمت امامش، حضرت حسین بن علی علیهما السلام بود .

    در مورد ولایت مداری و امام شناسی حضرت عباس به نمونه هایی اشاره می شود:

    1 . در زیارتنامه آن حضرت که از سخنان امام صادق علیه السلام است چنین می خوانیم:

    «… المطیع لله ولرسوله ولامیرالمؤمنین والحسن والحسین صلی الله علیهم; [سلام بر تو ای بنده صالح و] مطیع خدا و رسولش و پیرو امیرمؤمنان و حسن و حسین که درود خدا بر آنان باد .» (14)

    2 . هنگام خروج از مدینه امام حسین علیه السلام ندا داد: «این اخی - این قمر بنی هاشم فاجابه العباس لبیک لبیک یا سیدی فقال له الامام علیه السلام: قدم لی یا اخی جوادی فاتی العباس بالجواد الیه; کجاست برادرم … کجاست ماه بنی هاشم؟ پس عباس جواب داد: بله بله ای آقای من! آنگاه امام حسین علیه السلام فرمود: ای برادر، اسبم راحاضر کن، پس عباس اسب حضرت را حاضر نمود .» (15)

    3 . در عصر تاسوعا شمر با چهار هزار نفر وارد کربلا شد . یکی از نقشه های او برای کاستن از یاران امام حسین علیه السلام امان دادن به عباس و برادران او بود . وقتی جناب عباس شنید که شمر امان نامه آورده اصلا به او اعتنا نکرد و جواب او را نداد، تا اینکه امامش به او فرمان داد که جواب شمر را بگوید، عباس فرمود: «چه می گویی؟» عرض کرد: «شما و برادرانت در امانید .» عباس غیرتمند سراسر وجودش آتش گرفت و فریاد او بلند شد:

    «تبت یداک و لعن ما جئت به من امانک یا عدو الله اتامرنا ان نترک اخانا وسیدنا الحسین بن فاطمة وندخل فی طاعة اللعناء واولاد اللعناء اتومننا وابن رسول الله لا امان له; دستهایت بریده باد و لعنت [خدا] بر آنچه که از امان نامه آورده ای . ای دشمن خدا! آیا دستور می دهی که ما برادرمان و آقایمان حسین علیه السلام پسر فاطمه علیها السلام را رها کنیم و داخل اطاعت لعنت شدگان و فرزندان لعنت شدگان شویم؟ [عجبا] آیا به ما امان می دهی در حالی که فرزند رسول خدا [حسین بن علی] در امان نیست .» (16)

    این جملات حاکی از معرفت و عشق عمیق حضرت عباس به امام خویش حسین بن علی علیه السلام است . به این جهت است که مورخان نوشته اند; عباس در کربلا به خاطر تعصبات قبیله ای و خانوادگی با دشمن نمی جنگید:

    «… بل کان یعرف ان دین الله قائم بالحسین وهو عمود الدین، مجاهد عن دین الله وعن شریعة المصطفی وحامی عن ابن رسول الله وعن بنات الزهراء کما قال انی احامی ابدا عن دینی وعن امام صادق الیقین نجل النبی الطاهر الامین; بلکه همواره می شناخت که دین خدا به حسین علیه السلام پاینده است و او ستون دین است و برای دین خدا و شریعت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جهاد [و مبارزه] می کند و [بدین جهت، حضرت عباس با جان و دل] از فرزند رسول خدا و از دختران زهرا حمایت و پشتیبانی کرد; چنان که خود فرمود:

    «به خدا اگر دست راستم را قطع کردید براستی [همچنان] از دینم حمایت می کنم و از امامی که یقین راستین دارد [دفاع می کنم; آن امامی که] پسر دختر پیامبر پاک و امین می باشد .» (17)

    از این جا به ویژگی سومی در وجود حضرت عباس پی می بریم و آن شناخت و معرفت آن جناب است .

    ج) بصیرت ژرف:
    بیشتر منحرفان از امامت و ولایت، ظاهر بین و ساده اندیشند . قرآن کریم درباره دنیاپرستان می فرماید: «یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا وهم عن الآخرة هم غافلون » ; «آنان تنها ظاهری از زندگی دنیا را می دانند و از آخرت غافلند .» (18) ولایت مداران باید ژرف اندیش و ژرف نگر باشند .

    از امتیازات ویژه حضرت عباس، بصیرت نافذ و ژرف اندیشی خاصی بود که تمام خطوط جامعه و رگه های کفر و نفاق را به خوبی می شناخت، و ولایت مداران را نیز دقیقا شناسایی کرده بود . امام صادق علیه السلام درباره عمویش عباس می فرماید:

    «کان عمنا العباس نافذ البصیرة; عموی ما عباس دارای بصیرت ژرف بود .» (19)

    در مقابل، یکی از کاستیهای عمر سعد که به دام یزید و ابن زیاد افتاد، نداشتن تیزبینی و بصیرت بود . ابن زیاد با بهره برداری از این کمبود فکری، فردی فرومایه و هزار چهره یعنی «شبث ربعی » را با او همراه ساخت تا او را توجیه کند . شبث کوشید به عمر سعد القا کند که حسین، کافر حربی است که قتلش واجب می شود و به همین جهت، قتل او در ماه حرام اشکالی ندارد . (20)

    ولایت مداری و ژرف اندیشی، از نیازهای شدید زمان ما برای تمام طبقات است; چرا که بصیرت ژرف و عمیق اندیشی باعث می شود خطوط فکری و سیاسی را بخوبی بشناسند و در موضع گیریها دقیقا بر خط صحیح و مستقیم امامت و ولایت سیر نمایند .

    د) شجاعت:
    از صفات بارز و برجسته حضرت عباس که همگان حتی غیرمسلمانان با آن آشنایی دارند، شجاعت و دلیری ایشان است . از آغاز امیرالمؤمنین علیه السلام برای این موضوع سرمایه گذاری نموده بود، آنجا که به برادرش عقیل - که اطلاعات وسیعی از نسب قبایل عرب و تاریخ گذشته آن روز داشت - سفارش فرمود که از اقوام اصیل و شجاع عرب، همسری برای من انتخاب کن که زاده شجاعان و وارث دلاوری و شهامت باشد; زیرا می خواهم از این ازدواج، فرزند شجاع و دلیری به دنیا بیاید . عقیل پس از بررسی و جستجو «ام البنین کلابیه » را پیشنهاد کرد، که حضرت با او ازدواج کند; چرا که در جامعه [آن روز] شجاع تر و دلیرتر از اجداد و پدران او نبود . (21)

    از «حضرت ام البنین » چهار پسر رشید و قهرمان به نام عباس، عبدالله، عثمان و جعفر به دنیا آمدند، که بزرگ ترین و شجاع ترین آنها حضرت عباس بود .

    استاد شهید مطهری می گوید:

    «آرزوی علی علیه السلام در ازدواج با ام البنین در وجود مقدس حضرت ابوالفضل علیه السلام تحقق یافت .» (22)

    به نمونه هایی که شجاعت آن حضرت را می رساند اشاره می کنیم:

    1 . درباره ویژگیهای حضرت عباس در تاریخ می خوانیم:

    «کالجبل العظیم وقلبه کالطود الجسیم لانه کان فارسا هماما وبطلا ضرغاما وکان جسورا علی الطعن والضرب فی میدان الکفار والحرب; [عباس] مانند کوهی بزرگ، و قلبش بسان کوهی خشن [و استوار] بود; چرا که او جنگ آوری بلند همت و سلحشوری شیرگون بود و در [وارد کردن] نیزه و ضربات [بر دشمن] در میدان نبرد با کفار جسور [و بی باک] بود .»

    2 . در معالی السبطین چنین بیان شده است: «ولا یقاس بشجاعته الا شجاعة ابیه واخیه; شجاعت عباس با شجاعت پدرش [علی علیه السلام] و برادرش [امام حسین علیه السلام] مقایسه می شود .» (23)

    و در ادامه می گوید: «در شجاعت عباس همین بس که وقتی دشمنان صدای او را می شنیدند رگهای بدنشان می لرزید و از ترس صولت و قدرت او، قلبهایشان از وحشت می تپید و پوست بدنشان جمع می شد . با توجه به این شجاعت و شهامت بود که ابن زیاد برای او امان نامه فرستاد و به خیال خام خود می خواست که او را از حسین علیه السلام بگیرد .» (24)

    همین شجاعت و قدرت او بود که پشتوانه محکمی برای امام حسین علیه السلام بود; هرچند تکیه امام حسین علیه السلام بر خداوند بود، اما وجود حضرت عباس که یک بنده خالص شجاع و توانمند خداوند بود در واقع یاری خدا از طریق اسباب طبیعی بود; لذا شهادت حضرت عباس سخت بر امام حسین علیه السلام اثر گذاشت و صریحا آنگاه که کنار بدن برادر آمد فرمود:

    «الآن انکسر ظهری وقلت حیلتی; اکنون کمرم شکست و راه چاره ام کم شد .» (25)

    این سخنان از زبان معصومی صادر می شود که تعارف و زیادگویی و خلاف واقع در کلام و مرامشان راه ندارد . و وقتی که عباس اجازه میدان خواست امام حسین علیه السلام فرمود:

    «اذا مضیت تفرق عسکری; هرگاه [از دستم] بروی سپاهم از هم می باشد .»

    تاریخ نویسان نوشته اند:

    «لم یبق الحسین بعد ابی الفضل الا هیکلا شاخصا معری عن لوازم الحیاة; از امام حسین بعد از [مرگ] ابی الفضل جز هیکلی [و مشتی استخوان] خالی از لوازم حیات و زندگی باقی نماند .» (26)

    دشمنان هم سخت از مرگ عباس شاد شدند و جرات و جسارت پیدا کردند، و بر اصحاب و خیمه های امام حسین علیه السلام حمله ور شدند . در تاریخ می خوانیم:

    «لما قتل العباس تدافعت الرجال علی اصحاب الحسین; (27) هنگامی که عباس کشته شد، مردان [دشمن از هر سو] بر اصحاب امام حسین حمله ور شدند .»

    تا تو بودی خیمه ها آرام بود

    دشمنم در کربلا ناکام بود

    تا تو بودی من پناهی داشتم

    با وجود تو سپاهی داشتم

    تا تو بودی خیمه ها غارت نشد

    بعد تو کس حافظ یارت نشد

    تا تو بودی چهره نیلی نبود

    دستها آماده سیلی نبود

    تا تو بودی دست زینب باز بود

    بودنت بهر حرم اعجاز بود

    تا که مشکت پاره و بی آب شد

    دشمن پر کینه ات شاداب شد

    ه) وفا و فداکاری عباس:
    یادم ز وفای اشجع الناس آید

    وز چشم ترم سوده الماس آید

    آید به جهان اگر حسین دگری

    هیهات برادری چو عباس آید

    وفا از بارزترین صفات مردان تاریخ و نشانه قوت دین و قدرت امانت داری است . وفا دژ مستحکمی است که انسان را تا پایان خط در مسیر راه نگه می دارد .» (28)

    در وفا و فداکاری نیز حضرت عباس سرآمد روزگار و الگوی پاکان وفادار، و فداکاران ایثارگر است . در این بخش پایانی، به نمونه هایی از وفا و فداکاری حضرت عباس اشاره می کنیم:

    1 . رد امان نامه:
    رد امان نامه ابن زیاد و شمر - که قبلا به آن اشاره شد - نشانه وفای عباس است .

    2 . اعلان وفاداری در شب عاشورا:
    در شب عاشورا امام حسین علیه السلام در خطبه معروف خود فرمود: «من به همه شما رخصت رفتن دادم; پس همه آزادید بروید و بیعتی که از جانب من به گردن شما بود برداشتم و این شب که شما را فرا گرفته فرصتی است، آن را شتر رهوار خود کنید و به هر سو که می خواهید بروید .» آنگاه چراغ را خاموش کرد و فرصت خوبی برای رفتن بود .

    اولین کسی که وفای کامل خود را ابراز داشت، حضرت عباس وفادار بود: «فبدا القول العباس بن علی علیه السلام فقال له: لم نفعل ذلک؟ النبقی بعدک؟ لا ارانا الله ذلک ابدا; آنگاه عباس، فرزند علی آغاز به سخن نمود، پس به امام حسین علیه السلام عرض کرد: برای چه این کار را انجام دهیم؟ آیا برای آنکه بعد از شما باقی باشیم؟ نه، خدا این را [یعنی جدایی از شما را] هرگز به ما نشان ندهد .» (29)

    شاها من ار به عرش رسانم سریر فضل

    مملوک این جنابم و محتاج این درم

    گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر

    این مهر برکه افکنم و این دل کجا برم

    4 . اوج وفا در شط فرات:
    حضرت عباس علیه السلام بعد از شهادت علی اکبر می خواست به میدان برود، اما برادر به او اجازه میدان رفتن نداد، بعد از اصرار زیاد فرمود: مقداری آب برای کودکان بیاور .

    پیشانی حسینش را بوسید و به سوی فرات حرکت کرد، مشک را پر از آب کرد، خود نیز تشنه بود، می خواست آب بنوشد: «فذکر عطش الحسین ومن معه فرقی الماء; (30) سپس به یاد تشنگی حسین و همراهان [و کودکان] افتاد، پس آب را [روی آب] ریخت .» و بر خود خطاب کرد:

    یا نفس من بعد الحسین هونی

    وبعده لا کنت ان تکونی

    هذا الحسین وارد المنون

    و تشربین بارد المعین

    تالله ما هذا فعال دینی (31)

    «ای نفس! بعد از حسین خواری و ذلت بر تو باد و بعد از او [حسین علیه السلام] تو نباید باشی تا زنده بمانی، حسین در آستانه مرگ قرار گرفته و تو آب خنک و گوارا می نوشی؟ به خدا قسم این کار دین [و آیین] من نیست .»

    آنگاه فریاد برآورد: «والله لا اذوق الماء وسیدی الحسین عطشانا; (32) به خدا قسم آب نمی نوشم در حالی که آقای من حسین تشنه است .»

    عباس بی وفا تو نبودی کنون چه شد

    نوشی تو آب مانده حسینت در انتظار

    اعتراف دشمن به وفای عباس
    هنگامی که وسایل غارت شده کربلا را به شام نزد یزید بردند، در میان آنها پرچم بزرگی بود . یزید و حاضران در مجلس دیدند همه پرچم سوراخ و صدمه دیده، ولی دستگیره آن سالم است . یزید پرسید: «این پرچم را چه کسی حمل می کرد؟» گفته شد: «عباس بن علی » . یزید از روی تعجب و تجلیل از آن پرچم سه بار برخاست و نشست و گفت:

    «انظروا الی هذا العلم فانه لم یسلم من الطعن والضرب الا مقبض الید التی تحمله; به این پرچم بنگرید، [که بر اثر صدمات] نیزه و زدن [شمشیر] جایی از آن سالم نمانده جز دستگیره آن که [پرچمدار] آن را با دست حمل می کرده است .»

    سالم ماندن دستگیره پرچم، نشان از آن دارد که پرچمدار تمام ضربات نیزه و شمشیر را که بر دستش وارد می شده تحمل می کرده ولی پرچم را رها نساخته است .

    آنگاه یزید گفت: «ابیت اللعن یا عباس، هکذا یکون وفاء الاخ لاخیه; لعن [و ناسزا] را از خودت دور ساختی ای عباس! [و ناسزا زیبنده تو نیست ]. این چنین است [رسم و معنای] وفاداری برادر نسبت به برادرش .» (33)

    آری، وفای حضرت عباس آن قدر فراوان و در حد اعلاست که پلیدترین دشمنان او هم نمی توانند آن را انکار کنند .

    پنج امامی که ترا دیده اند

    دست علم گیر تو بوسیده اند

    چشم خداوند چو دست تو دید

    بوسه زد و اشک زچشمش چکید

    وفا و فداکاری عباس در سخنان معصومین علیهم السلام
    1 . امام سجاد علیه السلام فرمود: «رحم الله عمی العباس فلقد آثر وابلی وفدی اخاه بنفسه حتی قطعت یداه; خداوند رحمت کند عمویم عباس را که حقیقتا ایثار و جانبازی نمود و جانش را فدای برادر نمود تا آنجا که دستهایش قطع شد .» (34)

    2 . امام صادق علیه السلام فرمود:

    «اشهد لقد نصحت لله ولرسوله ولاخیک فنعم الاخ المواسی; شهادت می دهم که تو برای خدا و رسولش و برادرت خیرخواهی نمودی، پس تو چه نیکو برادر فداکار بودی .» (35)

    3 . امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به عمویش عباس می فرماید: «السلام علی ابی الفضل العباس المواسی اخاه بنفسه; سلام بر ابوالفضل العباس که با جان خویش با برادر همدردی [و برای او فداکاری] نمود .»

    پی نوشت:

    1) برخی سال تولد او را سال 24 ه . ق دانسته اند، ر . ک: حسین اسدی، اسوه های عاشورا .

    2) منتهی الامال، ج 1، ص 136 .

    3) معارف و معاریف، ج 7، ص 206 .

    4) جعفر نقدی، زینب کبری، ص 12 .

    5) معالی السبطین، ج 1، ص 26 .

    6) تنقیح المقال، ج 2، ص 128 .

    7) علامه مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج 2، ص 118 .

    8) منتهی الامال، ج 1، ص 137 - 138 . برخی نوشته اند که او دو فرزند دیگر به نام محمد و قاسم داشت که در کربلا به شهادت رسیدند . ر . ک: الوقایع و الحوادث، ملبوبی، ج 3، ص 30 .

    9) مفاتیح الجنان، زیارتنامه حضرت عباس، ص 715 .

    10) فتح/28 .

    11) ذریعه، ص 122 .

    12) الوقایع والحوادث، ج 2، ص 30; سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله، ص 293 .

    13) زینب کبری علیها السلام، ص 12 .

    14) مفاتیح الجنان، ص 715 .

    15) موسوعة کلمات الحسین علیه السلام، ص 298 .

    16) وقایع الایام، ویژه محرم، ص 264 .

    17) معالی السبطین، ج 1، ص 270; نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص 177 .

    18) روم/7 .

    19) نفس المهموم، ص 176; ر . ک: اعیان الشیعه، ج 7، ص 430 .

    20) جام عبرت، سید حسین اسحاقی، ج 2، ص 104 .

    21) منتهی الامال، ص 136; ر . ک: تنقیح المقال، ج 2، ص 128 .

    22) حماسه حسینی، ج 1، ص 59 .

    23) معالی السبطین، ج 1، ص 267 .

    24) همان .

    25) مقتل خوارزمی، ج 2، ص 30 .

    26) مقتل مقرم، ص 269 .

    27) ذریعه، ص 124 .

    28) عناوین برگرفته از روایات است . ر . ک: منتخب میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ص 542 .

    29) همان، ص 400 .

    30) کبریت الاحمر، ص 159; منتخب التواریخ، ص 258 .

    31) ر . ک: ناسخ التواریخ، ج 2، ص 345 .

    32) بحارالانوار، ج 45، ص 41; ترجمه مقتل ابی مخنف، ص 97 .

    33) دین و تمدن، ج 1، ص 288 و ر . ک: سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله، ص 300 .

    34) بحارالانوار، ج 44، ص 298; تنقیح المقال، ج 2، ص 128 .

    35) مفاتیح الجنان، زیارتنامه حضرت عباس علیه السلام .(حوزه نت )

    موضوعات: مناسبتی, حدیث  لینک ثابت



    [سه شنبه 1399-12-26] [ 10:12:00 ق.ظ ]





      #صلوات_شعبانیه   ...

    در هر روز شعبان در وقت زوال [وقت ظهر شرعی] و در شب نیمه‌ی آن این صلوات را که از حضرت زین‌العابدین (علیه‌السلام) روایت شده بخواند:


    اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَمَوضِعِ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِكَةِ، وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَأَهْلِ بَيْتِ الْوَحْىِ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجارِيَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَها، وَيَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا، الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ، وَاللَّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ .


    خدایا! بر محمّد و خاندان محمد درود فرست، درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و معدن دانش و خانواده وحی، خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، کشتی روان در اقیانوس‌های عمیق، هرکه به آن توسّل جوید ایمنی یابد و هرکه آن را رها کند غرق شود، پیش افتاده از آن‌ها از دین خارج است و عقب مانده از آنان نابود است و همراه آنان ملحق به‌حق است.


    اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصِينِ، وَغِياثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكِينِ، وَمَلْجَاَ الْهارِبِينَ، وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِينَ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً كَثِيرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً، وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَداءً وَقَضاءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَقُوَّةٍ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبِينَ الْأَبْرارِ الْأَخْيارِ، الَّذِينَ أَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ، وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلايَتَهُمْ .


    خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، پناهگاه محکم و فریادرس بیچارگان درمانده و پناه گریختگان و دستاویز استوار برای چنگ‌اندازان، خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، درودی فراوان که برای آنان موجب خشنودی و برای ما مایه اداکردن و بجا آوردن حق محمّد و خاندان محمّد باشد، به حول و نیرویت ای پروردگار جهانیان. خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، آن پاکان و نیکان و خوبان‌که حقوقشان را بر همه واجب کردی و پیروی ولایتشان را بر همگان فرض نمودی.


    اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبِى بِطاعَتِكَ، وَلَا تُخْزِنِى بِمَعْصِيَتِكَ، وَارْزُقْنِى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ؛ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ، وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ، وَأَحْيَيْتَنِى تَحْتَ ظِلِّكَ، وَهٰذا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ شَعْبانُ الَّذِى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذِى كانَ رَسُولُ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ يَدْأَبُ فِى صِيامِهِ وَقِيامِهِ فِى لَيالِيهِ وَأَيَّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فِى إِكْرامِهِ وَ إِعْظامِهِ إِلىٰ مَحَلِّ حِمامِهِ .


    خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و دلم را با طاعتت آباد کن و به نافرمانی از خود رسوایم مساز و این امور را روزی من کن: حمایت از آن‌که رزقت را بر او تنگ گرفتی؛ به مدد آنچه از احسانت بر من وسعت دادی و از عدلت بر من گستردی و مرا در سایه رحمتت زنده داشتی، این است ماه پیامبرت، آن سرور فرستادگان، شعبانی که آن را به رحمت و رضوانت پوشاندی، ماهی که رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) در روزه‌داری و بپا داشتن عبادت در شب‌ها و روزهایش تا هنگام مرگ، با تمام توان کوشش می‌کرد، تنها برای فروتنی در برابرت و گرامی داشت و بزرگداشت ماه شعبان،


    اللّٰهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الاسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فِيهِ، وَنَيْلِ الشَّفاعَةِ لَدَيْهِ . اللّٰهُمَّ وَاجْعَلْهُ لِى شَفِيعاً مُشَفَّعاً، وَطَرِيقاً إِلَيْكَ مَهْيَعاً، وَاجْعَلْنِى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّىٰ أَلْقاكَ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَنِّى راضِياً، وَعَنْ ذُنُوبِى غاضِياً، قَدْ أَوْجَبْتَ لِى مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ، وَأَنْزَلْتَنِى دارَ الْقَرارِ وَمَحَلَّ الْأَخْيارِ.


    خدایا! ما را در این ماه به پیروی از روشش و رسیدن به شفاعتش یاریکن، خدایا! او را برای من شفیعی با شفاعت پذیرفته و راهی روشن به سویت قرار ده و ما را پیرو او گردان تا آنگاه که تو را در قیامت دیدار کنم، درحالی‌که از من خشنود باشی و از گناهانم چشم‌پوشی و رحمت و رضوانت را بر من واجب نموده و مرا در بهشت و جایگاه خوبان درآورده باشی.

    موضوعات: مناسبتی, ماه شعبان  لینک ثابت



    [دوشنبه 1399-12-25] [ 09:50:00 ق.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    این وبلاگ جهت ارائه مطالب واخبار فعالیت های مدرسه زینبیه (س) راه اندازی شده است.