معرفی کتاب: درباره نظرشهید مطهری درباره قیام امام حسین(ع)

- وظيفه علما اولين وظيفه علما اين است كه با نقاط ضعف مردم مبارزه كنند، نه آنكه از آنها استفاده كنند. مثلا در جريان مجالس عزادارى و وعظ و خطابه ، امروز در نقطه ضعف در مردم هست ؛يكى اينكه علاقه شديد دارند كه در مجالس ، اجتماع و ازدحام زياد شود، ديگر اينكه مى خواهند از لحاظ گريه ، مجلس بگيرد و شور به پا شود و كربلا شود. اينجا است كه يك خطيب ، سر دو راهى قرار مى گيرد: ازدحام را زياد كند و مجلس را كربلا كند، يا حقايق را بگويد كه احيانا نه ازدحام مى شود و نه شور و واويلا. علما بايد با عوامل پيدايش تحريفات مبارزه كنند، جلو تبليغات دشمنان را بگيرند، دست دشمنان را كوتا كنند، با اسطوره سازى مبارزه كنند. مثلا كتاب لولو و مرجان حاجى نورى كه يك نوع قيام به وظيفه به نحو شايسته است كه اين مرد بزرگ كرده است و ما امروز از نتيجه كار اين مرد بزرگ استفاده مى كنيم . علما بايد فضايح و رسوايى دروغگويان را ظاهر كنند. (لهذا مى گويند از موارد جواز غيبت ، جرح راوى حديث است .) علما بايد متن واقعى احاديث معتبر، سيماى واقعى شخصيت هاى بزرگ ، متن واقعى حوادث تاريخى را در اختيار مردم بگذارند و به دروغ بودن دروغ ها اشاره و تصريح كنند. (590) 588 - كمى زهر مارى قاطى كن ! نقل مى كنند كه : يكى از علماى بزرگ در يكى از شهرستان هاى تا اندازه اى درد دين داشت و هميشه به اين دروغ هايى كه روى منبر گفته مى شد اعتراض مى كرد و تعبيرش هم اين بود كه اين زهر مارى ها چيست كه بالاى منبرها مى گوييد.يك وقت واعظى به او گفت : اگر اينها را نگوييم اصلا بايد در دكان را تخته كنيم . آن آقا جواب داد: اينها دروغ است و نبايد گفته شود. از قضا چندى بعد خود اين آقا باين شد و مجلسى در مسجد تشكيل داد و همان واعظ را دعوت كرد، ولى قبل از شروع منبر به واعظ گفت : من مى خواهم به عنوان نمونه مجلسى ترتيب بدهم كه جز روضه راست در آن خوانده نشود و تو هم بايد مقيد باشى كه جز از كتاب هاى معتبر هيچ روضه اى نخوانى ، و با تعبير خودش گفت : چون مجلس مال شماست اطاعت مى شود. شب اول خود آقا در محراب رو به قبله نشسته بود، منبر هم كنار محراب بود، آقاى واعظ صحبت هايش را كرد و موقع خواندن روضه شد، شروع كرد به خواندن روضه و خود را مقيد كرده بود كه جز روضه راست چيزى نگويد، اما هر چه گفت مجلس تكان نخورد و همين طور يخ كرده بود. آقا ديد عجب اين مجلس مال خودش هم هست بعد مردم چه مى گويند،زن ها مى گويند: لابد آقا نيتش پاك نيست كه مجلسش نمى گيرد، اگر آقا خود نيتش ‍ درست بود، اخلاص نيت داشت ، حالا كربلا شده بود. ديد كه آبرويش ‍ مى رود چه بكند؟ يواشكى و زير چشمى به واعظ گفت : يك كمى از آن زهرمارى ها قاطى كن ! (591) فصل بيست و پنجم : فلسفه احياى فرهنگ عاشورا و اقامه سنت عزادارى 589 - تكرار يك حماسه فلسفه عزادارى و تذكر امام حسين عليه السلام كه به توصيه اطهار عليه السلام سال به سال بايد تجديد شود، به خاطر آموزندگى آن است ، به خاطر آن است كه يك درس تاريخى بسيار بزرگ است . براى اينكه يك درس را انسان مورد استفاده خودش قرار بدهد، اول بايد آن درس را بفهمد و حل كند. 590 - شعار انقلاب عليه ظالم چرا ائمه دين اين همه تاكيد كردند كه مجلس عزا به پا داريد؟ اين همه به همين دليل كه عرض كردم ، چون امام حسين كشته نشد براى منفعت شخصى ، امام حسين در راه حق كشته شد، در راه مبارزه با باطل كشته شد، ائمه دين خواستند مكتب حسين در دنيا باقى بماند، شهادت حسين به صورت يك مكتب ، مكتب مبارزه حق با باطل براى هميشه باقى بماند؛والا چه فايده به حال امام حسين كه ما گريه بكنيم و بلند شويم و برويم . ائمه دين خواستند قيام امام حسين به صورت يك مكتب و به صورت يك مشعل فروزان هميشه باقى بماند. اين يك چراغى است از حق ، از حقيقت دوستى ، از حقيقت خواهى . اين يك ندايى است از حق طلبى از حريبت ، از آزادگى . اين مكتب حريت و اين مكتب آزادى و اين مكتب مبارزه با ظلم را خواستند، براى هميشه باقى بماند، در زمان خود ائمه اطهار كه اين دستور صادر شد، سبب شد كه جريانى زنده و فعال و انقلابى به وجود آيد، نام امام حسين شعار انقلاب عليه ظلم گشت . (592) 591 - حيات جاودان اينكه گفته اند رثاء حسين بن على بايد هميشه زنده بماند، حقيقتى است و از خود پيغمبر گرفته اند و ائمه اطهار نيز به آن توصيه كرده اند. (593) 592 - محبوب قلوب مؤ منان (رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند:) ان لقتل الحسين حراره فى قلوب المؤ منين لاتبرد ابدا ؛از قتل حسين در دل هاى مؤ منان سوزشى است كه هرگز به سردى نگرايد. - وظيفه علما اولين وظيفه علما اين است كه با نقاط ضعف مردم مبارزه كنند، نه آنكه از آنها استفاده كنند. مثلا در جريان مجالس عزادارى و وعظ و خطابه ، امروز در نقطه ضعف در مردم هست ؛يكى اينكه علاقه شديد دارند كه در مجالس ، اجتماع و ازدحام زياد شود، ديگر اينكه مى خواهند از لحاظ گريه ، مجلس بگيرد و شور به پا شود و كربلا شود. اينجا است كه يك خطيب ، سر دو راهى قرار مى گيرد: ازدحام را زياد كند و مجلس را كربلا كند، يا حقايق را بگويد كه احيانا نه ازدحام مى شود و نه شور و واويلا. علما بايد با عوامل پيدايش تحريفات مبارزه كنند، جلو تبليغات دشمنان را بگيرند، دست دشمنان را كوتا كنند، با اسطوره سازى مبارزه كنند. مثلا كتاب لولو و مرجان حاجى نورى كه يك نوع قيام به وظيفه به نحو شايسته است كه اين مرد بزرگ كرده است و ما امروز از نتيجه كار اين مرد بزرگ استفاده مى كنيم . علما بايد فضايح و رسوايى دروغگويان را ظاهر كنند. (لهذا مى گويند از موارد جواز غيبت ، جرح راوى حديث است .) علما بايد متن واقعى احاديث معتبر، سيماى واقعى شخصيت هاى بزرگ ، متن واقعى حوادث تاريخى را در اختيار مردم بگذارند و به دروغ بودن دروغ ها اشاره و تصريح كنند. (590) 588 - كمى زهر مارى قاطى كن ! نقل مى كنند كه : يكى از علماى بزرگ در يكى از شهرستان هاى تا اندازه اى درد دين داشت و هميشه به اين دروغ هايى كه روى منبر گفته مى شد اعتراض مى كرد و تعبيرش هم اين بود كه اين زهر مارى ها چيست كه بالاى منبرها مى گوييد.يك وقت واعظى به او گفت : اگر اينها را نگوييم اصلا بايد در دكان را تخته كنيم . آن آقا جواب داد: اينها دروغ است و نبايد گفته شود. از قضا چندى بعد خود اين آقا باين شد و مجلسى در مسجد تشكيل داد و همان واعظ را دعوت كرد، ولى قبل از شروع منبر به واعظ گفت : من مى خواهم به عنوان نمونه مجلسى ترتيب بدهم كه جز روضه راست در آن خوانده نشود و تو هم بايد مقيد باشى كه جز از كتاب هاى معتبر هيچ روضه اى نخوانى ، و با تعبير خودش گفت : چون مجلس مال شماست اطاعت مى شود. شب اول خود آقا در محراب رو به قبله نشسته بود، منبر هم كنار محراب بود، آقاى واعظ صحبت هايش را كرد و موقع خواندن روضه شد، شروع كرد به خواندن روضه و خود را مقيد كرده بود كه جز روضه راست چيزى نگويد، اما هر چه گفت مجلس تكان نخورد و همين طور يخ كرده بود. آقا ديد عجب اين مجلس مال خودش هم هست بعد مردم چه مى گويند،زن ها مى گويند: لابد آقا نيتش پاك نيست كه مجلسش نمى گيرد، اگر آقا خود نيتش ‍ درست بود، اخلاص نيت داشت ، حالا كربلا شده بود. ديد كه آبرويش ‍ مى رود چه بكند؟ يواشكى و زير چشمى به واعظ گفت : يك كمى از آن زهرمارى ها قاطى كن ! (591) فصل بيست و پنجم : فلسفه احياى فرهنگ عاشورا و اقامه سنت عزادارى 589 - تكرار يك حماسه فلسفه عزادارى و تذكر امام حسين عليه السلام كه به توصيه اطهار عليه السلام سال به سال بايد تجديد شود، به خاطر آموزندگى آن است ، به خاطر آن است كه يك درس تاريخى بسيار بزرگ است . براى اينكه يك درس را انسان مورد استفاده خودش قرار بدهد، اول بايد آن درس را بفهمد و حل كند. 590 - شعار انقلاب عليه ظالم چرا ائمه دين اين همه تاكيد كردند كه مجلس عزا به پا داريد؟ اين همه به همين دليل كه عرض كردم ، چون امام حسين كشته نشد براى منفعت شخصى ، امام حسين در راه حق كشته شد، در راه مبارزه با باطل كشته شد، ائمه دين خواستند مكتب حسين در دنيا باقى بماند، شهادت حسين به صورت يك مكتب ، مكتب مبارزه حق با باطل براى هميشه باقى بماند؛والا چه فايده به حال امام حسين كه ما گريه بكنيم و بلند شويم و برويم . ائمه دين خواستند قيام امام حسين به صورت يك مكتب و به صورت يك مشعل فروزان هميشه باقى بماند. اين يك چراغى است از حق ، از حقيقت دوستى ، از حقيقت خواهى . اين يك ندايى است از حق طلبى از حريبت ، از آزادگى . اين مكتب حريت و اين مكتب آزادى و اين مكتب مبارزه با ظلم را خواستند، براى هميشه باقى بماند، در زمان خود ائمه اطهار كه اين دستور صادر شد، سبب شد كه جريانى زنده و فعال و انقلابى به وجود آيد، نام امام حسين شعار انقلاب عليه ظلم گشت . (592) 591 - حيات جاودان اينكه گفته اند رثاء حسين بن على بايد هميشه زنده بماند، حقيقتى است و از خود پيغمبر گرفته اند و ائمه اطهار نيز به آن توصيه كرده اند. (593) 592 - محبوب قلوب مؤ منان (رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند:) ان لقتل الحسين حراره فى قلوب المؤ منين لاتبرد ابدا ؛از قتل حسين در دل هاى مؤ منان سوزشى است كه هرگز به سردى نگرايد.

موضوعات: معرفی کتاب, مناسبتی  لینک ثابت



[یکشنبه 1398-06-10] [ 10:58:00 ق.ظ ]